- سبک باری
- سبک بار بودن، کنایه از آسودگی، کنایه از آزادگی،
برای مثال چون گران باران به سختی می روند / هم سبک باری و چستی خوش تر است (سعدی۲ - ۳۴۳)
معنی سبک باری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سبک سری، خودرایی، شتاب زدگی
پرنده تیز رو سبک پر، فارغ آسوده فارغ البال
آسوده، راحت
مقابل گران بار، کسی که بار سبک بر دوش داشته باشد، حیوان بارکش که بارش سبک باشد، کنایه از شخص فارغ و آسوده و بی خیال و مجرد، برای مثال در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست / آن به کزاین گریوه سبک بار بگذری (حافظ - ۹۰۰) ، از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش / کاندراین دیر کهن کار سبک باران خوش است (حافظ - ۱۰۴)
حمل شده روی سر و روی بار
اشک باریدن، اشک ریختن، گریستن
حالت و کیفیت سبکسار
چست چالاک
کم عقل، بی خرد، نادان، احمق
خودرایی، بی خردی، فرومایگی
پرندۀ تیز پر، پرندۀ کوچک، سبک پر
بی خرد، برای مثال دو عاقل را نباشد کین و پیکار / نه دانایی ستیزد با سبک سار (سعدی - ۱۲۹) ، خودرای، فرومایه، خوار، بی وقار
احمق، کودن، کم خرد، ابله، گول، تپنکوز، بدخرد، چل، غمر، کم عقل، خل، شیشه گردن، ریش کاو، خرطبع، دنگل، کهسله، دنگ، نابخرد، کانا، کاغه، بی عقل، تاریک مغز، کردنگ، لاده، غتفره، خام ریش، انوک، دبنگ، فغاک، گردنگل برای مثال برگردد بخت از آن سبک رای / کافزون ز گلیم خود کشد پای (نظامی۳ - ۳۸۱)
چالاک
Lightheartedness
Frivolity, Frivolousness
легкость
легкомыслие , легкомысленность
Leichtigkeit
Leichtsinn, Leichtsinnigkeit
легкість
легковажність
lekkość
lekkomyślność
轻浮 , 轻浮性
leveza
frivolidade
leggerezza
frivolezza
ligereza
frivolidad
légèreté
frivolité